قبل از بررسی جنبه های تربیتی جریانهای اجتماعی و سایر جنبه های زندگی جمعی لازم است نقش معلم، شاگرد و مدرسه را از لحاظ اجتماعی بیان کنیم. معلم به عنوان عامل جامعه وظایف خاصی بعهده دارد. معلم باید در سازگاری اجتماعی به شاگردان کمک کند. آنها را برای زندگی اجتماعی آماده سازد، مسائل اجتماعی را برای ایشان تشریح کند و برای برخورد به شرایط متغیر در زندگی اجتماعی آنها را مجهز سازد. اما مقدم بر همه چیز معلم باید در رشد قوای عقلانی شاگردان اقدام کند و شاگردان را به میراث فرهنگی و مؤسسات اجتماعی آشنا سازد.
 
شاگرد به عنوان یک فرد کم رشد و نا آشنا به مؤسسات اجتماعی باید:
 (۱) ساختمان اجتماعی جامعه و نحوه ارتباط مؤسسات آن را مورد مطالعه قرار دهد،
 (۲) برای تأمین احتیاجات شخصی رویه ای را که مورد قبول جامعه است اتخاذ کند و
 (۳) برای حفظ و بقاء جامعه هر نوع کمکی می تواند، انجام دهد.
 
مدرسه، تشکیل شده از افرادی مانند معلم، شاگرد، مدیر، کارکنان قسمت اداری، سرپرستها و والدین دانش آموزان که هر یک بنوبه خود در وضع دیگری مؤثر بوده و همه دارای وظایف و حقوق خاصی هستند. کار مدرسه اجرای وظیفه تربیتی جامعه است. بقای جامعه و حفظ وحدت و یگانگی آن و تأمین احتیاجات افراد آن مربوط به اجرای همین وظیفه تربیتی است. 

 
در مورد مخالفت میان اشخاص، مربی باید افراد را به حقوق و وظایف خود آشنا سازد و اختلاف نظر افراد را وسیله ای برای رشد فکری و اخلاقی ایشان قرار دهد و به ایشان کمک کند تا درباره هم بهتر قضاوت کنند و روابط صحیح تری میان هم برقرار نمایند.

اصول تعلیم و تربیت و جریانهای اجتماعی:
1- همکاری:
همکاری از لحاظ جامعه شناسی جریانی است که در آن افراد و گروهها برای نیل به هدفهای عمومی فعالیتهای خود را متحد کرده و از کمک یکدیگر برخوردار باشند و موفقیت یکفرد یا یک گروه عین موفقیت افراد و گروههای دیگر باشد. ادامه حیات اجتماعی تا حد زیادی مربوط به همکاری و اشتراک مساعی افراد جامعه است. عادت به همکاری و ادراک ارزش آن در زندگی اجتماعی امری است که باید مورد توجه مربیان باشد. شرکت دادن بچه ها در فعالیتهای تربیتی و تعلیماتی و اقدام به کارهای دسته جمعی روح همکاری را در میان آنها تقویت می کند. اساس کارهای تربیتی باید بر همکاری معلم، شاگرد و والدین استوار باشد. روی این اصل معلم باید در تهیه برنامه، انتخاب مواد درسی، تعیین هدفهای تربیتی و ارزش سنجی پیشرفت شاگردان با آنها همکاری نماید و در حل مسائل شخصی و اجتماعی با هر یک از شاگردان اشتراک مساعی کند.
 
 ۲- سازگاری اجتماعی:
سازگاری اجتماعی جریانی است که در آن روابط افراد و گروههای مختلف طوری تنظیم و برقرار شده که رضایت آنها تأمین شده است. تقلید و رشد تمایل مساعد خود نوعی سازگاری اجتماعی است. از لحاظ تربیتی سازگاری اجتماعی تا اندازهای ضروری است. بچه در مدرسه، در خانه و سایر موقعیتها با آداب و رسوم، قوانین و مقررات و میزانهای خاصی روبرو می شود. پاره ای از این امور برای ادامه زندگی ضروری است و فرد اجبارة باید از آنها پیروی کند تا بتواند در یک وضع رضایت آمیز با دیگران بسر برد. کار معلم آشنا کردن بچه ها به ارزش و اهمیت این گونه امور می باشد. نکته مهم در سازگاری این است که مربی نباید انتظار داشته باشد که فرد حالت پذیرندگی و انفعالی بخود بگیرد و خود را تسلیم محیط و موقعیت کند. در این صورت خصوصیات فردی شخص مضمحل می گردد و حالت استقلال وی از میان می رود.
 
۳- مخالفت:
یکی دیگر از جریانهای اجتماعی، مخالفت است. از لحاظ جامعه شناسی مخالفت به آن دسته از عکس العملها اطلاق می گردد که فرد بوسیله آنها می خواهد از شرایط و عوامل معینی برای نیل به هدفهای خود استفاده نماید در صورتی که همین شرایط مانع موفقیت دیگران در نیل به هدفهاست.
 
مخالفت اجتماعی مشتمل بر تضاد و رقابت است. مخالفت ممکن است امری درونی و شخصی باشد یعنی فرد برای ترجیح یک میزان با انتخاب یک راه در خود احساس تضاد نماید. گاهی مخالفت میان دو شخص یا گروههای مختلف ظاهر می گردد. از لحاظ تربیتی معلم وظایف خاصی در مقابل این جریان دارد. در موقع مخالفتهای درونی مثل تضاد میان استعداد و تمایلات فرد یا تضاد میان احتیاجات و رغبتهای شخصی و مخالفت میان تمایلات و مصلحت فرد معلم باید به افراد کمک کند تا خود را بهتر بشناسند. استعداد، احتیاج، رغبتها و مصالح خویشتن را بهتر تشخیص دهند و تمایلات خود را تحت نظر عقل و خرد خویش درآورند. در مورد مخالفت میان اشخاص، مربی باید افراد را به حقوق و وظایف خود آشنا سازد و اختلاف نظر افراد را وسیله ای برای رشد فکری و اخلاقی ایشان قرار دهد و به ایشان کمک کند تا درباره هم بهتر قضاوت کنند و روابط صحیح تری میان هم برقرار نمایند. از همین طریق می توان مخالفت گروهها را به طور منطقی و عقلانی از میان برد یا تقلیل داد. باید توجه داشت که اختلاف افکار و عقاید تا حدی برای رشد جامعه سودمند است ولی این اختلافات نباید به صورت دشمنی و مخالفتهای غیر اصولی ظاهر گردد.
 
 ۴- توافق:
توافق یکی از جریانهای اجتماعی است که در آن روابط اشخاص به منظور جلوگیری از تضاد یا تقلیل و از بین بردن آن تغییر می یابد و سازش میان افراد توسعه پیدا می کند. توافق و سازش متقابل در زندگی اجتماعی کمال اهمیت را دارد. چون غالب اوقات رفع اختلافات فکری به طور کلی میسر نیست بنابراین توافق و سازش در میان افرادی که دارای افکار و عقاید مختلف هستند ضروری بنظر می رسد.
 
از نظر تربیتی این جریان اهمیت خاصی دارد. در دنیای امروز اقوام مختلف در اثر پیشرفت وسایل ارتباطی با یکدیگر در تماس هستند. ادامه این تماسها برای توسعه و پیشرفت تفاهم بین المللی امری ضروری است. بنابراین افراد باید خود را برای برخورد با افکار و نظریات مختلف آماده سازند. رشد قضاوت صحیح در افراد آنها را برای برخورد با افکار و عقاید مختلف آماده می سازد معلم نیز در مدرسه دائما با افکار و عقاید گوناگون سرو کار دارد. او باید از هرگونه تعصبی عاری باشد و قدرت تحمل، «سعه صدر» داشته باشد تا بتواند در بررسی افکار و نظریات مختلف به شاگردان کمک کند و طرز تفکر علمی را در میان ایشان رسوخ
دهد.
 
منبع: اصول وفلسفه تعلیم وتربیت،علی شریعتمداری،چاپ پنجاه وسوم،مؤسسه انتشارات امیرکبیر،تهران1391